کد خبر: 76719

محمدرضا پهلوی؛ آن‌طور که فکر می‌کرد، آنگونه که حکومت می‌کرد

رادیو مضمون |شطرنج بدون شاه(2)

یک نفر تو دربار داشت تلاش می‌کرد کم‌کم از زیر سایه رضاشاه در بیاد و او محمدرضا بود. رضاخان از روزی که روی تخت نشست، قادر مطلق بود و هر منبع قدرتی غیر از خودش را از بین برد اما آنها به صحنه برگشتند. «سیاست‌بازی» از یک طرف و «مردم‌گرایی» از طرف دیگر، دوباره در ایران روبروی «نظامی‌گری» قرار گرفتند و نزاع و رقابت شروع شده بود. محمدرضا اول باید با نظامی‌ها می‌بست و پایگاه خودش را آنجا محکم می‌کرد؛ اما همین هم کار ساده‌ای نبود. بعد تازه این رقابت شروع می‌شد. در این مسیر، او یک همزاد جاه‌طلب داشت که کارچرخون سیاسی دربار بود و یک رفیق قدیمی که چشم و گوشش بود؛ اشرف پهلوی و حسین فردوست... نویسنده: میلادجلیل‌زاده

audio/mp3

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.

مرتبط ها